مهیار

تکنولوژی و فناوری

مهیار

تکنولوژی و فناوری

فراتر از ICT

فراتر از ICT

نویسنده: مهدی صمدی
منبع: باشگاه اندیشه

1) انبار شدن اطلاعات با هر حرکت انقلابی در علوم جنبه­های جدی­تری به خود می­گیرد. اگر همه آنچه را که بشر تاکنون به عنوان علم، دانش، دانایی و اندیشه، از هر سخنی: طبیعی، ماهوی، تجربی و غیره بدست آورده را روی هم جمع کنیم و در یک طرف ترازو قرار دهیم و آنچه در قرون ماضی از این دست بوده را در طرف دیگر قرار دهیم مشخصاً ترازو وضعیت اسفناکی به دست خواهد داد!
از وقتی خیام برای اولین بار عرض کره زمین را با معادلات ریاضی محاسبه کرد تاکنون و از وقتی سقراط با سوفسطائیان درگیر شد تا زمان ملاصدرا و حتی عصر حاضر علوم مختلف تغییرات شگرفی داشته­اند، ولی یک سؤال اساسی وجود دارد. باید چگونه و با چه پایه­ای به جمع­آوری این علوم پرداخت. خرید شیر با مقیاس لیتر و خرید میوه با مقیاس کیلوگرم کاملاً به ذهن ما عادی به نظر می­رسد ولی پایه و مقیاس دانایی چیست؟

غرب پس از تحویل گرفتن تمدن از مسلمانان اعداد را به منزله مقیاس انتخاب کرد. به طور خاص اعداد صفر و یک این وظیفه را بر عهده گرفتند. این مسئله حتی به دنیای جدیدی که تمدن حاضر به وجود آورده بود، راه یافت و کامپیوتر بر همین مبنا شکل گرفت. ظرفیت مناسبی که اعداد داشتند این امکان را فراهم کرد تا آن ها به مثابه مظروف تلقی شوند. اطلاعات انبار می­شد و روز به روز این مظروف رو به اتمام می­گذاشت. کیلوبایت، مگابایت، گیگابایت و دست آخر بشر به این نتیجه رسیده است که عدد قابلیت خود را از دست داده و افزایش اطلاعات نیازمند تحولی جدید است. در این مرحله دو دیدگاه طرح شد.

عده­ای که همچنان معتقد به استفاده از ظرفیت اعداد بودند، تعابیر جدیدی برای دسترسی به اعداد و ظرفیت های آن پیشنهاد می­کردند، ولی در سوی دیگر افرادی بودند که معتقد به تغییر کلی در نگرش بر مقیاس سنجش دانایی بوده و پیشنهادهای دیگری داشتند. اعداد به مثابه مقیاس ظرفیت­های کلانی نیستند. آنها قابلیت انعطاف محدودی دارند، لیکن غرب در قرون گذشته و علی­الخصوص بر پایه راسیونالیسم حاکم بر تفکر فلسفی آن عدد را مقیاس خوبی یافت و همین عدم انعطاف نیز برای او قابل توجه و استناد می­نمود.

پیروان تفکر اول که معتقد به ایجاد ظرفیت های جدید در اعداد هستند تئوری مناسبی طرح کردند که حداقل از لحاظ عقلی می­توانست قابل قبول تلقی شود. آن ها طبقه­بندیهای بهم ریخته و فشرده ی موجود را عامل درهم ریختگی ­ظرفیت­ها می­دانستند و برای تسلط مجدد بر آن شیوه ی جدید طبقه­بندی را پیشنهاد کردند. پیشنهاد حاضر با استقبال گرمی روبرو شد و عنوان آن یعنی ICT توانست به مثابه یک انقلاب در انقلاب تلقی گردد.

بانیان این نهضت جدید توانستند یک حرکت رو به جلو را برای تسلط بر مشکلات روزافزون حاضر در عالم دانایی انجام دهند، لیکن دسته دوم همچنان معتقدند که این واکسن قوی، تنها مسکن دردهای بشر علم محور بوده و به زودی تمام مشکلات سابق خود را عیان خواهند کرد. پیشنهادی که آن ها طرح می­کنند نیز جالب توجه است. آن ها معتقدند نه در نگرش های خرد مربوط به طبقه­بندی دانایی بلکه در خودِ اصل قضیه یعنی واقعیت طبقه­بندی به شیوه ی حاضر نگرش اصلاحی لازم است.

پیشنهاد آن ها نیز جالب توجه است، آ نها معتقدند که حروف بایستی جای اعداد را بگیرند. اعداد خاصیت انعطاف­پذیری کمتری دارند، لیکن حروف از قابلیت بالایی برخوردار هستند. جالب اینکه این مسئله با تفکر اسلامی و علی­الخصوص شیعی انطباق دارد. برای مثال، می­توان از احادیثی نام برد که در آن ها مقیاس علوم معرفی شده. در برخی از آن ها علم دانایی 73 حرف و در برخی 25 حرف معرفی شده، که در نوع خود جالب توجه است. استفاده از مقیاس حروف، آن هم چیزی حدود 14 قرن پیش، نشان می­دهد که معصومین (ع) از همان دوره، به علوم لایزال، دسترسی داشته­اند.



2) هر روز اخبار جدیدی از پیشرفت های علمی به دست می­آید. علوم هم اکنون به جایی رسیده­اند که هر نوع پیشرفت یک انقلاب تلقی می­شود. هر انقلاب دانایی مسیرهای سابق را به نحو کامل دگرگون ساخته و راه های جدیدی را برای ادامه دانش محوری می­گشایند. تلقی از انقلاب فکری پیش از این در قالب انقلاب صنعتی یا امثالهم معنی می­یافت، ولی هم اکنون تحولات شگرف روز به روز و حتی ساعت به ساعت علوم را از هم متمایز می­سازند. سؤال اساسی این است که آیا این نوع تفکیک مفید است؟ شاید بشر به تخصصی شدن علوم در دوره حاضر افتخار کند، ولی این مسئله طرح می­شود که آیا چنین تقسیم­بندی اصولاً لازم است؟

طرفداران مقیاس­های جدید معتقدند نه تنها این تقسیم­های تفصیلی مفید نیست، بلکه همگی از ناتوانی مقیاس­های حاضر ناشی می­گردد. به عبارت دیگر اگر علوم به جای قیاس­های فعلی با قیاس های دیگر سنجیده شوند، پیشرفت آن ها نیز جنبه ی قدرتمندتری به خود خواهد گرفت.

یک نفر علاقمند به موسیقی در نوارهای کاست سابق می­توانست چیزی حدود 10 آهنگ را جمع­آوری کند. وی وقتی در قفسه اتاق خویش می­توانست 500 نوار کاست را جا دهد می­توانست آهنگ­های مورد علاقه­اش را به 5 هزار افزایش دهد. پس از اتمام این ظرفیت او می­تواند دو شیوه را برگزیند. اول اینکه به فکر قفسه جدیدی باشد، دوم اینکه شیوه ی جدیدی برگزیند تا در همان قفسه با مقیاسی دیگر، امکانات مفصل­تری برای خود فراهم کند. استفاده از MP3، VCD، DVD و امثالهم مثال های این قضیه هستند. حال این مثال را با کمی تغییرات می­توان درباره کل دانایی و مقیاس سنجش آن به کار برد.

واقعیت آن است که معتقدان به ICT هرچند از باده ی تحولی که آفریده­اند مغرورند، لیکن پیشرفت های چشمگیر بشری از هم اکنون آن ها را نگران و مضطرب به خاطر به پایان رسیدن ظرفیت های جدید ساخته است.



3) هم اکنون که به ظاهر تحولات اخیر توانسته است چالش­هایی ایجاد نماید. صاحبان اصلی فناوری اطلاعات به شدت سرگرم طراحی مسیرهای انحرافی برای مبارزه با انسداد مسیرهای فعلی هستند. شاید به ظاهر، عده­ای مشکلات موجود و از آن جا مشکلات حاضر در جهان مجازی را دغدغه اصلی این دانشمندان بدانند، لیکن واقعیت چیز دیگری است. آموزه­های دینی علم و دانایی را بسیار بیشتر از آنچه تصور شود معرفی می­کند. این آموزه­ها، علوم حاضر را در صورتی که به کمال برسند، تنها درصد ناچیزی از کل دانایی قلمداد می­کنند. حال در صورتی که این درصد ناچیز چنین آشوب های علمی بر پا کرده است، چگونه می­توان تصور کرد که بشریت حتی این درصدهای ناچیز را کامل کرده و به فکر راهیابی به علوم دیگر باشد.

دانشمندان مختلف هم اکنون شیوه­های متفاوتی را پیشنهاد می­کنند، لیکن تقریباً عمومیت آن ها رفته رفته قائل به تحول در جهان علم و دانایی شده و پیشنهاد دسته دوم مبنی بر تغییر در مقیاس ها را می­پسندند. با این وصف آیا عمر تحولات جدید در عرصه ICT به پایان خواهد رسید؟ آیا دانایی­های حاضر قابل دسترس با شیوه­های سابق خواهند بود؟ آیا رمزها و کدنگاری علوم حاضر در شیوه­های آخر متحول خواهد شد؟ آیا آنچه هم اکنون به دست آمده به شیوه ی حاضر نگهداری شده و الباقی با شیوه­های جدید ضبط خواهند شد؟ آیا تقسیم­بندی علوم دچار تحول خواهد شد؟ و هزاران سؤال دیگر که بایستی یک به یک درباره ی آن پیش­بینی کرد.

اگر چنین تصوری درست باشد و اگر بخواهیم با عینک تافلر با این موضوع نگاه کنیم بایستی اشاره کرد:

از قرار معلوم انگار عمر موج سومی که تافلر مدعی آن بود، به سر می­آید و تئوری او مبنی بر این که امواج، هر کدام نسبت به دوره قبل با سرعت فوق­العاده بیشتری تمام می­شوند، این بار نیز صحیح است!

فرهنگ‌ فضای مجازی

فرهنگ‌ فضای مجازی

نویسنده: لی پی میسفادین
مترجم: کامبیز پارتازیان
منبع: باشگاه اندیشه


چکیده

آیا فضاهای ارتباطی و اجتماعی اینترنت فرهنگ دارند؟ ویژگی‌های آنها چیست؟ آیا نظام‌های ارزشی فرهنگی ملی یا قومی برفضای مجازی حاکم‌اند؟

هدف مقاله حاضر معرفی و بررسی رویکردهای نظری اخیر در خصوص توصیف و یافتن خاستگاه‌های یک فرهنگ مجازی است.همچنین، این مقاله، به بررسی تأثیر فرهنگ‌های (دینی، قومی، ملی و غیره) بر فرهنگ‌های فضای مجازی پرداخته و چارچوب‌های نظری مربوط را برای تفکر در مورد فرهنگ در اینترنت ارائه می‌دهد.حرف این مقاله اساساً‌ آن است که نظر به افزایش تعامل انسان با کامپیوتر و شبکه، دیگر صرف پرداختن به رابطه و تعامل انسان و ماشین کافی نیست. فناوری‌های دیجیتالی و کامپیوترها می‌توانند گسترش فرهنگهای ارتباطی در فضای مجازی را تسهیل کرده و حتی مانع آن شوندو این فرهنگهای رو به رشد رامیتوان در هر پژوهش جامعی که درخصوص ارتباطات شبکه‌ای صورت می‌گیرد مورد توجه و بررسی قرارداد.



مقدمه

رابطه کامپیوتری بین انسان‌ها روز به روز فراگیرتر می‌شود.کامپیوترهاروز به روز از طریق شبکه‌های محلی و جهانی و نیز از طریق فناوری بی‌سیم به یکدیگر پیوند می‌خورند.ارتباط گسترده،هر روز بیش از پیش سرعت انتقال عکس، صدا، فیلم و اطلاعات را افزایش می‌دهد.

فناوری‌های کامپیوتری امکان تعامل انسان ـ ماشین را به شکلی کاملاً جدید وبدیع وهمچنین امکان تعامل انسان ـ انسان در فضایی مجازی را فراهم می‌کنند.

تعامل انسان با انسان سنگ‌بنای فرهنگ است.مدل توسعه فرهنگی لوریا و ویگوتسکی(1) نشانگر نیاز به بذل توجه به فرهنگهای فضای مجازی در هرگونه بررسی درخصوص ارتباطات انسانی کامپیوتر محور است چراکه این امر مستلزم کنش‌های ارتباطی و رفتاری‌ای است که انسان‌ها به هنگام تعامل با محیط اطراف خود انجام می‌دهند.



پیشینه

به اعتقاد لوریا و ویگوتسکی انسان‌ها به منظور ارتباط با خود و محیط از ساختارهای روانشناختی مختلفی استفاده می‌کنند.ساختارها در قالب نشانه‌هایی دسته‌بندی می‌شوند که شامل مکانیزم‌های ارتباطی زبانی و غیرزبانی‌اند؛ ساختارها در قالب ابزارهایی دسته‌بندی می‌شوند که در بردارنده طیف وسیعی از الگوها و روش‌های رفتاری دیگری هستند که فرد به منظور ارایه عملکرد موثر درون یک فرهنگ یا جامعه آنها را فرا می‌گیرد و اقتباس می‌کند.

روی هم رفته، نشانه‌ها و ابزارها به افراد امکان تحلیل و تفسیر اطلاعات را داده و معنا و تعامل با اشیاء، افراد و موقعیت هایی که آن ها با آن روبرو می باشند، را می‌سازند.

زمانیکه این ابزارها، که به منظور هدایت فضایی خاص به دقت در کنار هم قرار می‌گیرند، با فضایی دیگری مواجه می‌شوند، دچار نقص شده یا کلاً از کار می‌افتند.در بافت اینترنت، انسان‌ها صرفاً با ابزارهای دیجیتالی تعامل ندارد.بلکه، این ابزارها انسان‌ها را وارد فضایی مجازی باطیفی از امکانات ارتباطی و فرهنگی می‌کند که در توانایی آنهاجهت تعامل با فناوری‌های مختلف،فرهنگ فضاهای مجازی و افرادیکه با آنها مواجه می‌شوند،مؤثر است.

کنش‌های فرهنگی گروهی و فردی آنها ممکن است با فرهنگ‌های مجازی فضای مجازی همخوان باشد و یا حتی نباشد.برخی محققان تا بدانجا پیش رفته‌اند که می‌گویند جوانب اجتماعی ـ فرهنگی تعامل کامپیوتر محور انسانها در انتقال معنا وایجاد ساختاری کارآمد ومؤثر بسی مهمتر از ملاحظات فنی ارتباط است.

مقاله حاضر نظریات رایج درخصوص ماهیت و ساختار فرهنگ‌های مجازی را بررسی کرده و پیشنهادات کوتاهی در مورد اهمیت مطالعات فضای مجازی در حوزه تعامل کامپیوتر- انسان(2) را در آینده ارایه می‌دهد.



مباحث کلیدی در پژوهش‌های مربوط به فرهنگ مجازی

شاید یکی از برجسته‌ترین ویژگیهای پیکره ادبیات رایج درفرهنگ مجازی تقریباًمتضاد بودن مباحث مربوط به تمام موضوعات باشد.

تعدادی از پژوهشگران این تناقض‌ها را به طور مستقیم بررسی می‌کنند.فیشر، رایت و پوستر(3) به طور مشخص به مقایسه پیشگویی های آرمانگرایانه و غیرآرمانگرایانه در گفتمان حاکم بر اینترنت می‌‌پردازند.لوی، پوستر و جردن(4) تا آنجا پیش رفته‌اند که معتقدند اینترنت ماهیتاً مهمل نما است: این وسیله جهانی اما غیرکلی، آزادی‌خواه و انحصار طلب، قدرتمند، شکننده و سریع، صرفاً در تحول است.از این رو بسیاری از نویسندگان مایلند در مباحث مهمل نما (مربوط به اینترنت) تنها درخصوص یک طرف، نظریه‌پردازی کنند. نمونه این مسأله را در مبحث بعدی می‌توان ملاحظه نمود.



آرمانشهر یا نا آرمانشهر(5)

برخی نویسندگان ضمن عدم دفاع آشکارا از ابزارگرایی ،دیدگاه‌هایی آرمانشهری درخصوص به اصطلاح «گذرگاه اطلاعاتی» مطرح می‌کنند.

این نظریه پردازان پیش‌بینی می‌کنند که توانایی رهاشدن از ارتباطات اینترنتی در پیدایش اشکال جدید دموکراسی و ادارک جمعی در دهکده جهانی فضای مجازی تأثیر بسزایی دارد.(6)

منتقدین آنها معتقدندکه این نویسندگان ازواقعیت غافلند و ارزشهای فرهنگی بطورجدایی‌ناپذیری با رسانه و زبان در ارتباطند(7) و فرهنگ مجازی از ماتریکس فرهنگی و اجتماعی شناخته شده نشات گرفته است.(8)

این نظریه‌پردازان به طرح دیدگاه‌های جزمی‌تر فناوری و ناآرمانشهری درخصوص فضای مجازی در سطح وسیعتری پرداخته‌اند: در این دیدگاه‌ها، فرهنگ سرمایه‌داری و پول محور(9) غالب است و سلسله مراتب بی‌عدالتی و نابرابری اقتصادی موجود را گسترش میدهد(10) و از طرفی ارزشهای فرهنگی غربی/آمریکایی و مهارت‌های فنی را تقویت می‌کند.(11)

این مباحث و مباحثی که موضوعاتی متقابل و متضاد دارند و به فرهنگ مجازی مربوطند (نظیر اینترنت به مثابه مرکز کنترل جمعی در مقابل اینترنت به مثابه یک فضای اجتماعی جدید(12) یا اینترنت به مثابه بافت فرهنگی در مقابل اینترنت به مثابه یکدست ساخته فرهنگی(13) همه در مباحث فلسفی‌ای که مبانی اثر فهرست شده در دیگر بخش‌های مقاله، را تشکیل می‌دهند آمده‌اند.



مدرن یا پسامدرن

از دیگر تقسیمات عمده در بحث مربوط به ماهیت و فرهنگ فضای مجازی این مسأله است که آیا اینترنت (و فناوری‌های وابسته به آن) پدیده ای مدرن است یا پسامدرن؟

نویسندگان بیشماری گسترش فناوری‌های اینترنتی و فضای ارتباطی جدید ساخته شده توسط آنها را صرفاً به مثابه تجلی ایده‌های مدرن به شکل ابزار و تکنیک که بطور قطع درایده‌آل‌های جمهوری خواهانه و انقلابی، آزادی، برابری و برادری نهفته است، مورد بررسی قرار داده‌اند.(14)

اسکوبار(15) با تأکید بر همخوانی فناوری‌های رایج با انقلابهای فرهنگی موجود، مبانی فرهنگی غربی توسعه فناوری را مورد بررسی قرار می دهد، گانکل(16) نیز با تاکید برهمین مسأله معتقد است که منطق فضای مجازی صرفاً عبارت است از بسط و گسترش استعمار اروپایی.از نگاه کستلز(17) فرهنگ مجازی برخاسته از فرهنگ برتر علمی و تکنولوژیکی،»در فهرست مأموریت غلبه بر جهان قرار داشت».(ص60).

ارول(18) معتقد است که بحث درخصوص پسامدرن بودن، ابراز فراموشی نسبت به گذشته است (ص 13) و مدعی است که فضای مجازی و فناوری‌های مجازی دنباله همان تصویرگری رمانتیک و دهه‌های 1830 و 1840 است.او می‌گوید از قالب خارج کردن، محصول جدید دوران مدرن نیست بلکه (پدیده جدید) موفقیت تصویرگری رمانتیک بود.(ص 16)

نویسندگان متأخرتر، فضای فرهنگی فضای مجازی را کاملاً جدید و پسامدرن دانسته، آن را نشانگر گسستی عمده و اساسی در الگوهای فرهنگی جامعه،هویت و ارتباطات درنظر می‌گیرند.

به عنوان مثال وبب(19) معتقد است تصاویر مرزی فضای مجازی نشانه تغییریی پسامدرن از انسان محصور به یک غیرانسان نامحصور مجهز به کامپیوتر است.پوستر(20) مدعی است فناوری‌های اینترنتی فرهنگ دومی را پدید آورده است: "فرهنگی غیر از مبادلات همزمان نشانه‌ها و صداها بین افراد.در فضای واقعی و زمینی" (ص13).او پیش‌بینی می‌کند که پیامدهای فرهنگی این نوآوری، باید سبب تخریب و نابودی «مدرن» گردد، و برای این بافت گزاره هایی از نظریات پسامدرن اندیشمندانی نظیر فوکو، هایدگر، دلوزه، بادلیراد(21) و دریدا را که عقاید مدرن درخصوص پیشرفت، شخصیت اصیل تعریف پذیر و وجود مبانی مطلق برای ساختار علم را به چالش کشیده‌اند،را از نو تدوین می‌کند. (برای مرور مختصر و اجمالی تفکر پسامدرن به 2000, Schutz رجوع گردد).

پوسترمعتقد است دیدگاه‌های پسامدرن درخصوص زندگی و فرهنگ که فراتر ازعقاید و آموزه‌های مربوط به ساختارهای ثابت اجتماعی ممکنست با فضای پویا، شناور و حتی به لحاظ فرهنگی متناقض با فضای مجازی،بیشترین پیوند و سازگاری را داشته باشد.



ارزش‌های فرهنگ مجازی

آیا ارزشهای فرهنگ مجازی صرفاًارزشهای وارد شده از فرهنگهای غیرمجازی موجودند؟یا فرهنگ مجازی فرهنگ جدید و خاص خود را دارد؟

نویسندگان بسیاری درخصوص ماهیت و خاستگاه‌های ارزشهای فرهنگ مجازی پژوهش‌ کرده‌اند.

انررسان(22) معتقد است که "ارزش‌های فرهنگ مجازی،ارزش‌های گفتاری،قابل دسترس، آزاد و دارای واکنش سریع هستند"(ص 13).کستلز معتقد است که «فرهنگ هکری» اساس فرهنگ مجازی است و ارزش‌های شایسته‌سالارانه، مفهوم اولیه جامعه مجازی و آزادی فردی بالایی را به همراه دارد.

جوردن(23) مدعی است که فرهنگ مجازی، نیرویی است که فرهنگ، سیاست و اقتصاد را می‌سازد و «قدرت فناوری» را قدرتی تعریف می‌کند که نظام هنجاری فرهنگ مجازی را شکل می‌دهد.

او در سال 2001 همانند کستلز، زبان انگلو- آمریکایی و فرهنگ متعصبانه فضای مجازی را که به اعتقاد او اساسش بر رقابت و صور اطلاعاتی لیبرال و ایدئولوژی‌های آنارشیستی استوار است را بررسی کرد.

ناپفر و مورس(24) ماهیت مردسالارانه فرهنگ مجازی را بررسی می‌کنند در عین حال،کولکو(25) معتقد است که اعضای (که عمدتاً آنگلو- آمریکایی‌اند) جوامع مجازی جدید،ارزش‌هایی (عمدتاً آمریکایی) از فرهنگ بومی خود نیز با خود وارد این جوامع می‌کنند. در نتیجه و همانگونه که استار(26) نیز پیش‌تر خاطرنشان کرده بود،هیچ تضمینی وجودندارد که تعامل در شبکه صرفاً بی‌عدالتی‌های نژادی،جنسی و طبقاتی‌ای را که در اشکال دیگر ارتباطات سراغ داریم،کپی کند(ص8).

مقالاتی که شیلدز(27) در سال 1996 در مجموعه‌ای ویراستاری کرد ویژگی‌های مربوط به ارزشهای فرهنگ مجازی و مواردی نظیر نوع نگاه به سانسور، تعامل اجتماعی، سیاست‌های سلطه‌ طلبانه و کنش‌های جنس‌مدارانه در شبکه را مورد بررسی قرار داده‌اند اما دیگران معتقدند که فضای مجازی محل ایجاد فرهنگی کاملاً جدید است.به عنوان مثال لوی می‌گوید،"فرهنگ مجازی بیانگر پیدایش یک فرهنگ متفاوت جهانی و جدید است،چراکه از عدم تعصب در فهم از جهان برگرفته شده است"(ص 100) و هیلی(28) فضای مجازی را فضایی میانه‌ میان تمدن و صحرانشینی می‌داندکه در آن گرایشات و گزینه‌های فرهنگی را می‌توان انتخاب کرد.



خرده‌ فرهنگ‌های فضای مجازی

آیا خرده فرهنگها در محیط فرهنگی فضای مجازی قابل شناسایی‌اند؟

شماری از نظریه‌پردازان فرهنگهای آن‌لاین خرده‌گروه‌های خاص را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهند:کستلز«فرهنگ هکری»را به تفصیل بررسی کرده است.لئوناردی(29) فرهنگ آن‌لاین و طرحهای وب‌سایت اسپانیا‌یی‌های ایالات متحده را مورد مطالعه قرار می‌دهد و گیبس و کراس(30) تصاویری را که خرده فرهنگهای مختلف اینترنتی بکار می‌برند را مورد بررسی قرار می‌دهد.اما شماری از پژوهش‌ها به جای موضوع‌بندی و توصیف خرده‌ فرهنگ‌های فضای مجازی،به حاشیه رانده شدن یا عدم دسترسی برخی گروه‌های فرهنگی را به فضای مجازی مورد بررسی قرار می‌دهند.

مثلاً هوو(31) می‌گوید: تفاهم‌های مهم ارزش‌های فرهنگی، فضای مجازی را برای آمریکایی‌های بومی (اصیل) نامناسب می‌کند.کنیستون و هال(32) آماری در مورد زبان انگلیسی و غلبه غرب در اینترنت ارایه می‌کنند؛ آنها اظهار داشته اند که 95% جمعیت – هند- به دلیل اینکه از زبان انگلیسی سلیس محروم‌اند، عملاً از کامپیوتراستفاده نمی‌کنند.اندرسان معتقد است "سنت‌های اومانیستی لیبرال فرهنگ عربی و اسلامی"(ص 15) از عالم فضای مجازی محرومند نه به این دلیل که به رسانه‌های جدید وارد نشده‌اند بلکه به این دلیل که آنها به معنای دقیق کلمه تحت شعاع ارزش‌های فرهنگی وابسته به زبان و فرهنگ غالب فضای مجازی قرار گرفته‌اند.فریس،مورس،و کناپفر(33) نیز معتقدند که فرهنگ جنسی فضای مجازی می‌خواهد زنان را از دنیای مجازی بیرون کند.

جالب اینکه داهان(34) از فضای عمومی آن‌لاین محدودی که در اختیار اسرائیلیهای وابسته به اکثریت یهودیان ساکن در اسرائیل گزارش می‌دهد.این نویسنده به جای آنکه به این نتیجه برسد که فرهنگ آنگلو ـآمریکایی در اینترنت غالب است، قاطعانه می‌گویداین عدم تعادل نشانگرآنست که محرومیت اجتماعی و سیاسی موجود در جامعه اسرائیل صرفاً در فضای مجازی،منعکس شده است.

داویس(35) از امکان محرومیت از فرهنگ ابزاری جهانی(تکنوفرهنگ)بواسطه تفاوت و تنوع ارزش‌ها و گرایشات انسانی حمایت می‌کند.(ص 105). در این میان، استالد و تافت(36) چند گزارش درخصوص فعالیت‌های شماری از اقلیت‌های مشخص و مجزا در فضای مجازی تهیه کرده‌اند: مردان آفریقایی سیاهپوست روستایی در دانشگاهی در آفریقای جنوبی، خانواده‌های آٍسیای جنوبی در لندن، زنان هند و مهاجران ایرانی مقیم لندن.



در جستجوی آرمان شهر: تأثیر فرهنگی و طراحی فناوری

اگر فرهنگ مجازی را نظام ارزشی‌ای بدانیم که تجسم سخن آزاد، کنترل فردی و از میان بردن فاصله‌ها است، آیا این بدان معناست که نابرابری‌های موجود را می‌توان با پیگیری این آرمان شهر اصلاح نمود؟

کنیستون و هال(37) می‌کوشند تاموضوعاتی را که طی این تلاش‌ها قابل بررسی است را برشمرند:

توجه به واکنشهای ملی‌گرایانه به روشنفکران انگلیسی زبان،ایجاد صوراستاندارد برای زبانهای بومی و چالش‌هایی که شرکتهای نرم‌افزاری آمریکای شمالی به هنگام پرداختن به زبان‌های آسیای جنوبی با آن مواجه هستند.

بنسان واستندینگ(38) نقش سیاست در حفظ ارزشهای فرهنگی را بررسی کرده‌اند.

آنها همچنین چارچوب جدیدی برای ارزیابی تأثیر فناوری و ارتباطات بر فرهنگ ارایه کرده‌اند.

ویلسون(39) معتقد است که چارچوبی مبتنی بر تحلیل چامسکی(1989) از رسانه‌های فراگیر می‌تواند در تعیین میزان مشارکت آمریکاییها و میزان غلبه نهادها(و در نتیجه تعیین فرهنگ) فضای مجازی مؤثر باشد.از مسایل مربوط به حوزه HCI می‌توان به تلاش‌های اولیه در راستای تهیه فضاهای آن‌لاین برای گروه‌های فرهنگی خاص اشاره کرد.به عنوان نمونه ترک(40) به طور خلاصه تلاش‌هایی را که جهت ایجاد روابط بین فرهنگ کاربران و علایق آنها به وسایل ارتباطی خاص و مدل‌های سایت شبکه جهانی برشمرده است، در عین حال، لئوناردی گزارشی از پژوهشی در خصوص ظهور "ویژگیهای فرهنگی اسپانیایی"(ص297)در نحوه طراحی وب‌سایت ارایه می‌دهد (خصوصیات فرهنگی در قالب بافت آمریکایی در راستای اشتقاق از فرهنگها درک و مشاهده می‌شوند) و طرهای خود را برای این جامعه ارایه میدهد.هیتون(41) باکمک گرفتن از ایده بیجکر و لو(42) در مورد «چارچوب تکنولوژیکی» توضیح می‌دهد که چگونه طراحان ژاپنی تصمیمات فنی را باتوسل به عناصر فرهنگی ژاپن توجیه می‌کنند.چالش‌های روش‌شناختی و نظری اینگونه رویکرد به طراحی فناوری به تفصیل در بخش «نشریه‌های فرهنگی مربوط به ارتباطات فکری آن‌لاین» (مکفادین)(43) و درهمین دایره‌المعارف آمده است.



گرایشات آینده

درحال حاضر در ادبیات فرهنگ مجازی موجود بین نظریاتی که بیانگر ورود فرهنگ‌های پیشین [به فضای مجازی] هستند و نظریاتی که انتظار ساخته شدن فرهنگی جدید را در فضای مجازی دارند،تنش وجود دارد.نظریه‌پردازان دسته اول، مایلند ابتدا گروه‌هایی که در فضای مجازی از تعاریف فرهنگی(ومعمولاً قومی) جزمی یابنیادین استفاده می‌کنند را شناسایی وطبقه‌بندی کنند، سپس به بررسی شیوه‌های وارد کردن،تحمیل کردن و یا از دست دادن کنشهای فرهنگی در فضای مجازی بپردازند.آنگاه تحلیل‌های سیاسی ـ اجتماعی بر مبنای این طبقه‌بندی‌ها صورت می‌گیرد.

بکارگیری چنین تعاریف ثابتی از فرهنگ راه را برای برخی حملات به توسعه به اصطلاح«نسخه های» فرهنگی مناسب فضاهای آن‌لاین و تعامل‌های انسان ـ کامپیوتر هموار می‌کند.اما،چالشی که هنوز وجود دارد، فقدان نظریه ای دقیق درخصوص فرهنگ است که تحلیل پیچیدگی‌های واقعی فرهنگی مجازی و جوامع مجازی را می‌طلبد(44) و بعلاوه این فقدان،فناوری و طراحی ابزار را هدایت می‌کند.اما اخیراً برخی نظریه‌پردازان،سودمندی الگوهای ثابت و «طبقه‌ای» یا تعاریف فرهنگ را زیر سؤال می‌برند.در عین حال عبدالنور-نوسرا(45) معتقد است که بررسی ساخت فرهنگ در شبکه دشوار است.بنسان و استندینگ نظریه سیستم‌های کاملاً جدید فرهنگی را ارایه کرده‌اندکه فرهنگ را مؤکداً سیستمی نامریی قلمداد می کند تا مجموعه‌ای از مقولات و طبقات.

مهم‌تر اینکه، نظریه‌‌پردازان پسامدرنی نظیر پوستر معتقدند که اینترنت نظریه فرهنگی و اجتماعی خاص خود را می‌طلبد.نظریه مشترک بین این نظریات ناظر به ماهیت پویای فرهنگ و نقش افراد به مثابه عامل‌های فعال در ساخت فرهنگ آن‌لاین یا آف‌لاین است.



نتیجه گیری

هرگاه انسانها در خلال زمان با یکدیگرتعامل برقرار می نمایند، فرهنگهای جدید به وجود می آیند.

در فضای مجازی،فناوریهای کامپیوتری شبکه ای،فرایند های ساختار فرهنگی را شکل میدهند (یا مانع می گردند یا بلوکه می کنند) و شکل گیری این فرایند را تسهیل می بخشند.

اگرچه مباحثات درخصوص ماهیت فرهنگ مجازی به افراط کشیده می شود،اما یک نکته به شدت واضح و مبرهن است: در حوزه تعامل کامپیوتر- انسان، دیگر زمان کافی و مقتضی برای تمرکز بر تعامل میان ماشین و انسان وجود ندارد.

هر کوششی در راستای بررسی ارتباطات انسانی شبکه ای باید تعامل انسانی را با فرهنگهای فضای مجازی در نظر گیرد که فناوریهای کامپیوتری مسبب آن بوده اند.



اصطلاحات و مفاهیم

فرهنگ

این واژه از چندین معنا برخوردار است:

الگویی بنیادینی که اساس آن را الگوهای مشترک،عقاید،رفتارها،دیدگاههای محافظه کارانه اجتماعی وارزشهای اکتسابی که فرهنگ را نظامی مشترک ازحل وفصل یا ایجاد معنای جمعی میدانند،تشکیل میدهد.کلید فهم فرهنگهای آن لاین- که درآنها ارتباطات متن محور است– ممکن است تعاریفی از فرهنگ باشد که بر رابطه معکوس و معنایی میان زبان و فرهنگ تاکید دارد.

فضای مجازی

اینترنت به نحو آشکار به زیر ساختهای تکنولوژیکی کامپیوترهای شبکه ای اشاره دارد که ارتباطات دیجیتالی را در سطح دنیا ممکن می سازند.در عین حال فضای مجازی،مکان های مجازی به شمار می روند که در آنها افراد با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و این ارتباط توسط فناوری های اینترنتی ممکن شده است.از نگاه لوی فضای مجازی نه تنها زیرساخت ابزاری ارتباطات دیجیتالی است که اقیانوس اطلاعاتی است که انسان ها در آن زیرساخت ها را کنترل کرده و توسعه می دهند.

آرمانشهر

مدینه فاضله عبارت از جامعه ای واقعی یا تصوری، مکان یا دولتی کامل یا ایده ال است.

ناآرمانشهر

این مدینه از لحاظ معنایی مخالف مدینه فاضله است و به هر جامعه نامطلوبی اطلاق می شود.

این اصطلاح عمدتاً برای اشاره به جامعه ای ساختگی(در آینده ای نزدیک) بکار می رود که در آن گرایشهای اجتماعی رعب آور و از لحاظ اجتماعی بی نهایت مخرب است.

ابزار گرایی تکنولوژیکی

دیدگاهی که در آن صرفاً فناوریها و ابزارهایی که دخالت درفرهنگ ندارند،اهمیت داشته و مفیدند.

ابزارهایی که حامل هیچگونه ارزش یا فرضیات فرهنگی در نوع طراحی و نیز درمقام تحقق نیستند.

جزم گرایی تکنولوژیکی

عقیده ای است که بر اساس آن فناوری طبق قوانین درونی خود گسترش مییابد و از این رو باید به مثابه سیستمی مستقل در نظر گرفته شود که تمام عرصه های اجتماع را تحت کنترل و نظارت دارد.

مدرن

اصطلاح مدرن در علوم اجتماعی به اشکال مختلف سیاسی،اجتماعی،فرهنگی(و مبانی اجتماعی و فلسفی آنها) اشاره دارد که مشخصه جامعه صنعتی و غرب امروز به شمار می رود.

فرضیات فرهنگی مدرن بطور خاص در پی بسط نظریات جهانی وعقلایی هستند که جوامع انسانی را توضیح و تفسیر می کنند.

پسامدرن

رویکردهای نظری که بعنوان پسامدرن شناخته شده اند،این اعتقاد را که فرضیات اجتماعی جهانی و عقلایی،مطلوب هستند را کنار گذاشته اند. نظریات پسامدرن، فرضیات بنیادین مدرن نظیر ایده پیشرفت یا آزادی را به چالش کشیده اند.

زبان فضای مجازی

زبان فضای مجازی

نویسنده: لی پی مسفادین
مترجم: کامبیز پارتازیان
منبع: باشگاه اندیشه

چکیده


سیکوگنانی معتقد است که بررسی انتقادی زبان مهمترین راه کار برای مطالعه ماهیت فضاهای مجازی است، به گفته او فضای مجازی را صرفاً می‌‌توان به حسب ویژگی‌های زبانشناختی آن تعریف نمود.منظور از »زبان» چیست؟ چه عواملی بر ساختار، اشاعه و تفسیر زبان در محیط‌های آن‌لاین تأثیر می‌گذارند؟ این مقاله طیف معانی منسوب به واژه »زبان» را در ادبیات رایج مربوط به زبان فضای مجازی بررسی می‌کند و پژوهش‌های اخیر مربوط به تنوع بافت‌های فرهنگی و اجتماعی، روابط، مهارت‌های زبانی و هویت‌هایی را که ممکن است در اینترنت و کاربرد زبانی کامپیوتر مؤثر باشند را، نیز مورد بررسی قرار می‌دهد.نظریات جدید ادبی و ارتباطشان با ارتباطات آن‌لاین ارائه می‌شوند و البته با تأکید بر این مطلب که اینترنت و فناوری های کامپیوتری همانند سیال عمل می‌کنند و ابزارهای فرهنگی‌ای را ایجاد می‌کنند که افراد می‌توانند از آنها در راستای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده کنند.



زبان و ادبیات در اینترنت و ارتباطات کامپیوتری

مقدمه

در میان مطالبی که درخصوص قابلت اینترنت در راستای ارتباطات انسانی منتشر می‌‌شود، ویژگی مربوط به فناوری‌های ارتباطات اینترنتی همواره مورد غفلت قرار می‌گیرد: و آن اینکه اینترنت و ارتباطات کامپیوتری، تا امروز، فضاهایی ارتباطی بوده‌اند که از طریق زبان (و عمدتاً متن) ساخته شده‌اند.بنابراین در فضای مجازی، زبان نوشتاری واسطه رابطه انسان- کامپیوتر و همچنین انسان- انسان است.تسلط اینترنت و ارتباطات متنی کامپیوتری به چه معناست؟

محققان رشته‌های مختلف- طیفی از مربیان آموزش از راه دور تا زبانشناسان، دانشمندان علوم اجتماعی و فیلسوفان پسا مدرن-در حال بررسی این مسأله هستند.آنها می‌پرسند: چه کسی و چگونه آن‌لاین صحبت می‌کند؟ آیا واقعاً زبان آن‌لاین «متن» است یا «گفتار» است؟ فرهنگ چگونه بر زبان فضای مجازی تأثیر می‌گذارد؟ محققان با بررسی این مسائل از دیدگاه رشته ی مربوط به خود، زبان مجازی را «متن»، «نظام نشانه‌شناختی»، «گفتمان فرهنگی- اجتماعی» یا حتی ابزار تسلط فرهنگی در نظر گرفتند (تسلط فرهنگی بر فرهنگ دیگری).این دیدگاه‌های مختلف هر یک به منظور بررسی زبان مجازی، ایجاد بستر برای مثال بررسی جزئیات متن آن‌لاین، بافت‌های اجتماعی زبان مجازی و یا معانی فرهنگی و اجتماعی زبان انگلیسی به مثابه زبان میانجی اینترنت، رویکرد روش‌شناختی و تحلیلی خاص خود را دارند.جای تعجب نیست که، پژوهش‌های مربوط به ارتباطات اینترنتی با برخی از مباحث علمی پیشین درخصوص ماهیت مطالعه ی «گفتمان»، رابطه بین زبان، فناوری و فرهنگ، معنا و مفهوم ادبیات و نیاز ادبیات به فناوری های ارتباطی جدید مغایرت داشته باشد.



پیشینه

معانی چندگانه واژه «زبان»- هم آکادمیک و هم محاوره‌ای- بیانگر پدیده‌های چندگانه در چارچوب‌های تحلیلی مختلف است، و هر پژوهش ساده‌ای را در خصوص ادبیات مربوط به زبان فضای مجازی پیچیده می‌کند.مقاله حاضر مطالب تجربی و عملی مربوط به ماهیت و معنای متن، زبان و ادبیات اینترنت و ارتباطات اینترنتی را بررسی می‌کند، و رویکردهای نظری مختلفی که محققان در حال حاضر در این خصوص اتخاذ می‌کنند را نشان می‌دهد.این مقاله، خاصه بر پژوهش‌ها و نظریاتی تأکید دارد که اینترنت را به مثابه سایت ارتباطات بین‌المللی و بین فرهنگی- که به اصطلاح دهکده جهانی نام دارد- در نظر گرفته‌اند.مقاله حاضر اهمیت پژوهش درخصوص زبان آن‌لاین مربوط به حوزه تعامل کامپیوتر ـ انسان را نیز مورد توجه قرار داده است.



دیدگاه‌های مربوط به زبان فضای مجازی

- زبان مجازی به مثابه متن دیجیتالی

به نظر می‌رسد برخی نویسندگان با غلط جلوه دادن برداشت خود از ارتباطات اینترنتی به مثابه ارتباطی اساساً نوشتاری (دیدگاهی که توسط برخی از پژوهشگران نظیر مالون، کولت و بلمور(1) مورد بحث و بررسی قرار گرفته است)، بر ویژگی‌های متن دیجیتالی (و تأثیر آن بر خوانندگان) به مثابه رویکردی جهت بررسی ارتباطات فضای مجازی تأکید کرده‌اند.یکی از حوزه‌های خاص اینترنت فوق متن است که ماهیت چندوجهی، طبقه‌بندی نشده، غیرزنجیره‌ای و غیر خطی (شامل تصاویر، صدا، سمبل‌ها و متن)، و تضادی عینی با متن‌های چاپی سنتی دارد.فوق متن، پدیده متنی پسامدرن خوانده می‌شود،(2) که پراکنده‌گویی و پیچیدگی ارجاعات را ممکن و آسان می‌کند.افزون بر این، محققان معتقدند که فوق متن به شدت ماهیت ادبیات را تغییر می‌دهد و نویسنده را صرفاً «منبع» می‌کند و شکل جدیدی از مطالعه و اندیشه پیوسته آزاد را پدید می‌آورد.(3) کاپلان(4) یکی از اولین محققانی بود که فوق متن را مورد بررسی قرارداد، وی تشریح کرد که "چگونه فوق متن از طریق حوزه متنی، چندین خط سیر را در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد".[1].کاپلان می‌گوید، "هر مسیری را که خواننده در مواجه‌ خود با متن انتخاب می‌کند، در واقع، آن متن را تولید می‌کند" و خاطرنشان می‌کند که برخی فوق متن‌ها قابل چاپ‌اند، در عین حال، بسیاری از اشکال جدید [آن] صرفاً خاص فضای مجازی‌اند و قابل چاپ نیستند.از سوی دیگر، داگلاس(5) شیوه‌هایی که فوق متن را که در قیاس با متون نوشتاری که به خوانندگان آزادی کمتری می‌دهد را بررسی می‌کند و هارپلد(6) از این دیدگاه حمایت می‌‌کند.او معتقد است که متون دیجیتالی به لحاظ تجربی حساس‌اند و اساساً غیرمنسجم‌اند.(ص 129).تامن(7) به شدت از فوق متن انتقاد می‌کند، به اعتقاد او، "فوق متن در بهترین وضعیت برای ذخیره و دسترسی به اطلاعات مختلف مناسب است و نه برای تحلیل انتقادی و باثبات".

معانی فوق متن ویژه تعامل کامپیوتر-انسان کدامند؟ بروگا و باسناردو(8) معتقدند که رسانه‌های فوق متنی ارتباطات چندوجهی را تقویت می‌کنند، در عین حال، برخی طراحان (خاصه طراحان مبتدی) به اندازه کافی با اینگونه ارتباط آشنا نیستند چرا که ادبیاتشان ادبیاتی شفاهی و متن محور است.به اعتقاد آنها، ایجاد فوق متن کارآمد، مستلزم رویکردهای جدید و متفاوت به سازماندهی اطلاعات و طبقه‌بندی، بازشناسی چالش‌های صفحه‌خوانی و هدایت مطالب و داشتن درکی از قواعد مربوط به بافت‌های الکترونیکی مختلف است(9) به نحوی که از لحاظ الکترونیکی غنی شده باشند تا انتظارات مختلف کاربران مبتدی را برآورده سازند.

- زبان مجازی به مثابه نظام نشانه شناختی

بخش قابل توجهی از مطالعات رایج مربوط به زبان آن‌لاین به نشانه‌شناسی اختصاص دارد: کاربران در طیفی از امکانات ارتباطات اینترنتی و کامپیوتری نظیر: ایمیل، بوردهای مباحثه و فضاهای »چت» همزمان ویژگی‌های تفضیلی و بعضاً ماشینی- نشانه‌ها و سمبل‌ها-نظام‌های زبانشناختی را بسط داده‌اند.مقالات بسیاری درخصوص شکل‌گیری قواعد مربوط به ارتباطات آن‌لاین یعنی: ساختارها، گرامر و واژه نگاری نگاشته شده است.عمده ی این مقالات، ارتباطات را در جایگاه‌های مختلف و/یا با زبان نوشتاری یا گفتاری (که تقریباً همواره انگلیسی است) با یکدیگر مقایسه می‌کنند.آنها عموماً چنین نتیجه می‌گیرند که ارتباط آن‌لاین واسطه‌ای است بین گفتار و نوشتار، و برخی مطالعات کلت و بلمور(10) پا را از این فراتر نهاده و بین ویژگی‌های متقارن (آن‌لاین) و ارتباطات همزمان دیجیتالی (آف‌لاین) تمایز می‌گذارند.برخی مقالات به طور خاص به نظام‌های متنی و گرافیکی‌ای )نظیر کاراکترهای عادی( (11) می‌پردازند که کاربران به منظور اضافه کردن برخی ویژگی‌های متنی فراموش شده به ارتباطات الکترونیکی از آنها در ارتباطات آن‌لاین استفاده می‌کنند.(برای کسب ارجاعات مفصل به مسفادین(12) و دیگران 2004 رجوع کنید).در این میان، باربولز،(13) فوق متن را به مثابه ویژگی کلیدی متون دیجیتالی درنظر می‌گیرد و برخی لینک‌هایی که می‌توانند به عنوان میان بر کاری بیش از وظیفه خود انجام دهند را تشریح می‌کند: نشانه‌های تفسیری برای خوانندگان، انتقال معانی مورد نظر نویسنده و راهنمای تنظیم ایده‌های جدید.

کرس و ون لیوون(14) معتقدند که حرکت به سمت چند منظوره بودن که پیامد متون دیجیتالی است مستلزم نظریه جدیدی در ارتباطات است که صرفاً ‌بر زبان مبتنی نیست، بلکه نشانه‌شناسی و منابع چندگانه آن که رسانه‌های دیجیتالی در اختیار می‌نهند را نیز دربر دارد.این منابع ویژگی‌های حائز اهمیت ارتباطات آن‌لاین هستند.در عین حال، ما مراقب نتایج ساده‌انگارانه درخصوص مدل‌های ارتباطی که نشانه‌ها و سمبل‌ها را به عنوان واسطه‌های معنایی در ارتباطات اینترنتی و کامپیوتر در نظر می‌گیرند هستیم، و همچنین مراقب تلاش بیش از حد در راستای تعیین و مشخص نمودن مجموعه ای از سمبول ها و علائم »خاص فرهنگی» ویژه گروه های کاربران براساس مفاهیم اصلی فرهنگی نیز هستیم.(این پدیده و مشکلات مربوط به‌ آن، در مسفادین(15) مفصل مورد بحث قرار گرفته است).

- ادبیات های جدید؟

در محیطی که «متن» به نحو چشمگیری بر ارتباطات سایه افکنده است، مسلماً، «ادبیات» عامل مهمی در تعیین موفقیت تبادلات انسان- انسان و انسان- کامپیوتر است.اما چه نوع »ادبیاتی» برای ارتباطات اینترنتی و کامپیوتری لازم است؟ در گذشته، محققان ادبیات را توانایی خواندن، نوشتن و برقراری ارتباط، معمولاً در محیطی متن محور، تعریف می‌کردند.اما، در دهه گذشته، محققان حوزه مطالعات جدید ادبی(16) این رویکرد را به چالش کشیدند و بر ادبیاتی تأکید کردند که صبغه ی اجتماعی داشت و از الگوهای ادبی فردی و شناخت محور گریزان بود.(17)بر اساس یک الگوی ادبی اجتماعی، زبان صرفاً بیانگر حقیقتی عینی نیست بلکه در عمل، عرضه‌کننده معنا در بافتی خاص است.براساس این الگو، خواندن و نوشتن، راه‌هایی هستند که افراد از طریق آنها معنا را در بافت خاصی انتقال می‌دهند.(18)

اکنون برخی نویسندگان با وارد کردن رویکردهای مطالعات جدید ادبی به دنیای ارتباطات اینترنتی و کامپیوتری، با مفاهیم «عملیاتی» ساده ادبیات الکترونیکی مواجه‌اند که صرفاً بر تعامل با سیستم‌ها، روش‌ها، ابزارها و روش‌های زبانشناختی مربوط به تهیه یا تفسیر متون ]دیجیتالی[ تأکید دارند.(19) در عوض، آنها اهمیت جوانب »انتقادی» و »فرهنگی» ادبیات مربوط به ارتباطات آن‌لاین را مورد بحث قرار می‌دهند.(20) در اینگونه ارتباطات، جنبه »فرهنگی» بیانگر توانایی استفاده از مهارت‌های عملی در بافت‌های اجتماعی است و امکان مشارکت در گفتمان‌های اجتماعی را فراهم می‌کند و جنبه »انتقادی» به سطح پیچیده‌تری از ارتباط با گفتمان‌های الکترونیکی اشاره دارد:توانایی ارزیابی،انتقاد و بازسازی گفتمان‌ها.چشم‌اندازهای نظری درخصوص"ادبیات دیداری"، "ادبیات دیجیتالی"، "ادبیات الکترونیکی" و "ادبیات کامپیوتری" به همت نویسندگانی همچون وارشور، استریت، جونز و دیگران، سیندر و ریچارد(21) افزایش یافته‌اند. هولینگ(22) بحث‌های مربوط به این حوزه را به طور مفصل بازبینی کرده است.نمونه ای از مقالات اخیر نشان می‌دهد که این بحث‌ها به دو دسته مخالف تقسیم می‌شوند:1 ـ آن دسته که ادبیات الکترونیکی را تداوم همان ارتباطات انسانی موجود می‌دانند.2ـ آن دسته که آنها را کاملاً »جدید» و پسامدرن می‌انگارند.مجموعه ای از مقاله‌های پژوهشی بر مهارت‌های جدید مورد نیاز کاربران برای داشتن ارتباطات آن‌لاین موفق تأکید کرده‌اند.به گفته تارستان(23) این مهارت‌ها "مرکب از مهارت‌ها و روش‌های فکری کاملاً نوینی" هستند.(ص 75).گیبس(24) با بسط این مطلب می‌گوید "اشکال جدید ارتباط، در واقع اشکال جدید تفکر و ادراک را بوجود می‌آورند".(ص23). کرامارای(25) از "ادبیات دیداری" در ارتباطات اینترنتی سخن می‌گوید (ص 51)، در عین حال، عبدالله(26) بر تفاوت‌های سبکی و لحنی بین گفتمان الکترونیکی و نثر علمی سنتی تأکید می‌کند.

از سوی دیگر، نویسندگانی نظیر ریچارد(27) معتقدند که الگوهای غالب فوق رسانه‌ای ادبیات الکترونیکی به قدری محدود و متکی بر نظریات پسامدرنی نمایش و الگوهای پساساختارگرایانه هستند که نگارش و گفتار را دو سیستم ارتباطی جدا از هم در نظر می‌گیرند.باربولز(28)‌ نیز آرایی را برمی‌شمرد که روش‌های خواندن مورد نیاز (فوق متن‌ها) به همراه سنت‌های ادبی کهن، گسستی پسامدرن را نشان می‌دهند و این مسأله را یادآوری می‌کند که بین این پدیده نوظهور و دیگر کنش‌های مربوط که ما با آنها مأنوسیم نوعی تداوم وجود دارد (یعنی این پدیده تداوم همان کنش‌های پیشین است).او در ادامه بر اهمیت بافت‌ها و روابط اجتماعی‌ای که خواندن در آنها اتفاق می‌افتد تأکید می‌کند و با این مسأله موافق است که تفاوت‌های قابل توجه این بافت‌ها و روابط سبب تغییر در نحوه خواندن می‌گردد.در عین حال، او این تغییر را بیش از آنکه انقلاب بداند، تکامل درنظر می‌گیرد.وارشور(29) با تأکید بیشتر بر ارتباطات بین زبان، ادبیات و بافت فرهنگی- اجتماعی به عدم بهینگی و بهره‌وری این مدل‌های دوگانه ادبیات »جدید» در مقابل »قدیم» اشاره می‌کند و می‌گوید"ریشه‌های اصلی ادبیات، در برتری فرایندهایی نهفته است که در جوامع، فرهنگ‌ها و بافت‌های خاص ارزش به شمار می‌روند".(ص1).به همین دلیل، او معتقد است حتی یک ادبیات الکترونیکی وجود نخواهد داشت درست همانگونه که هیچ ادبیات چاپی‌ای وجود ندارد، و در واقع، برخی مطالعات به تنوع فزاینده ادبیات‌ نوین و مخلوط، اشاره دارند.به عنوان مثال کرانی- فرانسیس(30) معتقد است کاربران به مجموعه‌ای از ادبیات‌ها- قدیمی و جدید- نیاز دارند تا بتوانند ارتباط اینترنتی انتقادی داشته باشند.دادفیلد(30) این مسأله را تأیید می‌کند که دانشجویان روز به روز در آنچه که شلیکو(32) به طور خاص به بررسی پیش‌زمینه‌های ادبیاتی‌ای می‌پردازند که نوآموزان به منظور استفاده مؤثرتر از منابع درسی فوق متنی به آنها نیاز دارند.ویلیامز و مردیس(33) در پژوهشی کوشیدند گسترش ادبیات الکترونیکی را در میان کاربران جدید اینترنت درجه‌بندی کنند.

این پژوهش‌ها در مجموع، حاکی از تفکری است که بر مبنای آن کاربران به مجموعه‌ای از مهارت‌ها نیاز دارند تا از ارتباط آن‌لاین مؤثرتری برخوردار باشند.اما قسمت دیگری از بحث بر مدعیات نظری‌ای متمرکز است که بر مبنای آنها فناوری‌های مختلف نیازمند ادبیات‌های مختلف است.از نگاه لی(34) و دیگران، این دیدگاه بسیار جزم‌گرایانه است.ماری(35) نیز مدعیات مربوط به تحولات پارادایمی اجتماعی و فرهنگی‌ای که فناوری سبب پیدایش آنها بوده است را تشریح می‌کند و می‌گوید "فناوری شیوه‌های ادبی و ارتباطی جدید را تحمیل نمی‌کند، بلکه صرفاً تغییرات فرهنگی و اجتماعی، نظیر تغییر شیوه‌های ادبی را تسهیل می‌کند".

- بافت‌های فضای مجازی، هویت‌ها و گفتمان‌ها

پژوهش‌های مربوط به رشته‌های دیگر شواهدی مبنی بر تنوع عظیم بافت‌های فرهنگی و اجتماعی عرضه‌ کرده‌اند.این بافت‌ها بر گفتمان‌های اینترنتی تأثیر گذاشته‌اند و آنها را بوجود می آورند و از این طریق دیدگاه‌های نظری‌ای که بر اهیمت بافت‌های اجتماعی و فرهنگی در ادبیات و ارتباطات تأکید می‌کنند را تأیید می‌کنند.گالوین(36) به تشریح آنچه او آن را »گفتمان فرهنگ فناوری» می‌نامد می‌پردازد، و می‌کوشد تا آن را در بافت‌های سیاسی و اجتماعی قرار دهد.گیبس(37) به بررسی طیفی از عوامل مؤثری که محتوا، سبک اینترنتی و برآیندهای اجتماعی پدیده زبان مجازی را پدید آورده‌اند، می‌پردازد. مقاله آموزشی کینالی(38) درخصوص آیین معاشرت شبکه(39) را می‌توان نمونه‌ای از راه‌هایی دانست که در آن »قوانین» فرهنگ اینترنتی (مانند زبان و رفتار) هنجارمند شده و از طریق ارتباطات خاصی بروز می‌یابند. هانگ و وانگ(40) پدیده عامل های پرخاشگری(40) را در ارتباطات آن‌لاین بررسی می‌کنند و معتقدند که این رفتار سبب تقویت نرم‌های فرهنگ مجازی و نیز تقویت ارتباط نوشتاری می‌گردد.کنراد(41) در دنیای آموزش آن‌لاین گزارشی درخصوص مجموعه‌ای از قواعد و هنجارهایی که نوآموزان وضع می‌کنند، ارائه می‌دهد.به اعتقاد وی، این »رفتارهای زیبای» شکل گرفته در سایه ارتباطات متقابل به هارمونی گروهی و جامعه کمک می‌کند.جکوبسان(42) ساختار بافت‌ها و پویایی ارتباطات بافتی و تعامل در فضای مجازی را بررسی می‌کند، در عین حال، گیبس و کرادو و دانکر(43) طیفی از سمبل‌های مورد استفاده در دنیای مجازی و ریشه‌های فرهنگی آنها را مورد مطالعه قرار می‌دهند.کلوت و بلمور(44) عناصری نظیر اطلاع‌رسانی، توصیف و تشریح را بررسی می‌کنند.کچ و کندان(45) نیز به بررسی چارچوب کلی تصمیم‌گیری و کارکردهای متقابل نظیر فوق زبان(46) و بازگویی می‌پردازند و کریستال(47) نیز نسل جدیدی از ارتباطات اینترنتی را مورد مطالعه قرار می‌دهد.

زبان اینترنت نیز از طریق روابط و هویت‌های کاربران شکل می‌گیرد.به عنوا مثال، گزارش ویسکونسکی(48) به نحوه تأثیرگذاری عوامل فرهنگی‌ای نظیر (پایگاه،موقعیت،طبقه) در "بسترسازی و تعیین قوانین مربوط" به ارتباطات اینترنتی پرداخته است، (ص 100) و پائولیلو(49) رابطه‌ای بسیار ساختارمند را بین متغیرهای زبانشناختی و پایگاه‌های اجتماعی کاربران در چت، توصیف می‌کند.سایر مقالات نیز به تحلیل موضوعات مهمی نظیر تأثیرات مدیریت، جنس و عوامل اجتماعی بر ارتباطات خصمانه درون اتاق‌های چت پرداخته‌اند(50) یا ساختار پیام‌های الکترونیکی زنانه-مردانه که در فهرست ایمیل های آکادمیک آمده‌اند را تشریح می‌کنند.(51)

دی اولیویرا»(52) بی‌حرمتی‌های مؤدبانه» را در یک فهرست بحث زبان پرتغالی ارزیابی می‌کند و نتیجه می‌گیرد که در این بافت، مخاطبان مرد بر نقش‌های جنسیتی سنتی خود به مثابه "احکام مبادی ادب" خود تأکید می‌کنند.در مقابل، هرینگ و پانیامتیکول(53) از بررسی جنس و گردش تخصیصی در اتاق چت تایلندی نتیجه گرفتند که زنان تایلندی در این بافت نسبتاً قدرتمند شده‌اند.لیو (54) جوانب عاطفی اجتماعی و وظیفه‌شناختی ارتباطات کامپیوتری را مدنظر قرار می‌دهد، حال آنکه برگزیده‌های سال 1994 دری(55) شامل مقالاتی می‌شود که ارتباطات خرده فرهنگ‌های مختلف فضای مجازی و ماهیت و کارکرد فضای مجازی را بررسی کرده‌اند.آخرین گروهی که به پژوهش درخصوص زبان فضای مجازی پرداخته‌اند، برآیندهای چیرگی زبان انگلیسی را بر فضای مجازی و فرهنگ مجازی بررسی کرده‌اند.پس روز به روز آشکارتر می‌شود که بافت‌های ارتباطی و ساختارهای فرهنگی- اجتماعی آن‌لاین و ارتباطات شبکه‌ای، فراوان و متنوع‌اند و نمی‌توان آنها را به آسانی طبقه‌بندی نمود.

- گرایش‌های (روندهای) آینده

مبادا تصور کنیم که گستره ی فعلی ارتباطات اینترنتی و کامپیوتری متنی- خواه ایمیل و خواه فوق‌ متن- ایستا است، لازم است به خاطر داشته باشیم که فناوری‌هایی که مفاهیم مربوط به زبان ادبیات آن‌لاین را به چالش می‌کشند قریب‌الوقوع‌اند.تاکنون، خوانندگان مطالب اینترنتی مجال ایجاد یا توصیف متن آن‌لاین را نداشته‌اند.در عین حال، تعداد محدودی از نویسندگان یا تولیدکنندگان، تمام مطالب را کنترل می‌کرده‌اند.اشکال جدید فوق متن نظیر آنهایی که ویکیس(56) (یک وب سایت یا یک مجموعه اسناد فوق متنی دیگری که به کاربر امکان اضافه کردن مطلب و نیز ویرایش آن توسط کاربر دیگر را می‌دهد) قول عرضه شان را داده است، تمایزات آشکار بین نویسنده و خواننده، تولیدکننده و مصرف‌کننده متن یا مطلب آن‌لاین را کمرنگ می‌کند.(57) پیشتر دریافتیم که خواندن که با تولید معنا در ارتباط است و فناوری‌های جدیدی که دسترسی را آسان می‌کنند به چندین خواننده و نویسنده امکان می‌دهد تا تحلیل‌ها و تفاسیر خود را از متن به طور مستقیم ثبت کنند و در فرایندی تفسیری پویای معناساز شرکت کنند.به گفته براگا و باسناردو(58) این پیشرفت ها که چالش جدیدی را پیش روی کاربران قرارداده مهمتر و عمیق تر از کنترل متون غیر خطی است.خوانندگان روز به روز با متونی مواجه می‌شوند که توسط چند مؤلف نوشته شده و در شرایطی قرار گرفته که دائماً در حال تغییر است، شرایطی که عقاید فعلی ما را درخصوص نحوه تولید، ارزیابی و اشاعه علم به نحو بنیادینی تغییر می‌دهد.



نتیجه‌گیری

افراد به هنگام ساخت و تبادل معنا با یکدیگر طیفی از عوامل ادبی و زبانی را در ایجاد متون و ارتباطات چندجانبه به خدمت می‌گیرند.این فرایند خود تحت تأثیر بافت‌های اجتماعی و فرهنگی و هویت افراد قرار می‌گیرد.در ارتباطات اینترنتی و کامپیوتری، زبان، ادبیات و فناوری،همه را به گفته ویگوتسکی(59) می‌توان »ابزارهای فرهنگی» نامید که افراد از آنها به منظور تأثیر بر معنا و (نه الزاماً تعیین آن) استفاده می‌کنند.این مسأله بیانگر آن است که هیچ رویکرد نظری معناداری به فهم زبان در اینترنت نباید، فناوری را به ادبیات یا بالعکس ترجیح دهد، بلکه باید هر دو را مکمل یکدیگر بداند.لی(60) ضمن توجه به این مطلب معتقد است که نظریه فعالیت، نظریه شبکه عامل ومفهوم اجتماعات عملکردی می‌توانند چشم‌اندازهای مفیدی برای بررسی ادبیات ونحوه تأثیر آن بر ارتباطات اینترنتی و کامپیوتری باشند.لی با ذکر نمونه‌هایی از رویکردهای جدیدی که اهمیت آموزش، عاملیت و اقتباس کاربر را نشان‌ می‌دهند، راسل(61) نظریه فعالیت را- که بر انتقال دوباره معنا یا شیوه‌های اقتباس ابزارهای جدید توسط افراد به منظور برقراری ارتباط با دیگران تأکید دارد- به مثابه چارچوبی که امکان پژوهش و درک جدیدی از استفاده انسان‌ها از کامپیوتر به عنوان ابزارهای فرهنگی جدید تعامل بین افراد را فراهم می‌کند را مورد تأکید قرار می‌دهند و آن را برجسته می‌کنند.